33439172 (044) info@ugsi.ir شنبه تا پنجشنبه 07:30–14:45
33439172 (044) info@ugsi.ir شنبه تا پنجشنبه 07:30–14:45

موقعیت جغرافیایی و زمین شناسی استان آذربایجان ­غربی

موقعیت جغرافیایی و زمین شناسی استان آذربایجان­غربی

استان آذربایجان غربی در گوشه شمال باخت کشور در محدوده،  ′۲ ▫۴۴ تا ′۲۳ ▫۴۷ طول خاوری و ′۵۸ ▫۳۵ تا ′۴۷▫۳۹ عرض شمالی واقع شده است. براساس تقسیم بندی انجام شده برای واحدهای زمین شناسی و ساختمانی ایران، استان آذربایجان غربی در بخشی از زون البرز باختری و آذربایجان قرار می گیرد. این زون حوادث زادی را پشت سرگذاشته که آثار آن از پرکامبرین (زمین های دگرگون زنجان، میانه، خوی و شمال ارومیه، ولکانیسم سبلان و سهند) تا به امروز قابل مشاهده است.

پهنه ‌های ساختاری

بر اساس تقسیم‌بندی انجام ‌شده برای واحدهای زمین‌شناختی و ساختمانی ایران، بخش عمده استان آذربایجان‌غربی توسط زون سنگ­های متامورف و گرانیتوئید نفوذی (سنندج- سیرجان) پوشش یافته است. بخش شمال شرق استان تحت پوشش زون ایران مرکزی است و افیولیت­های خوی- مهاباد در ناحیه شمال غرب استان قرار گرفته­اند. همچنین برونزد محدودی از سنگ­های آذرین ترشیری در جنوب استان دیده می­شود.

در آذربايجان غربي مورفولوژي حاكم از نوع كوهستاني پيوسته است ولي در مرز خاوري استان فرونشست تكتونيكي درياچه اروميه قرار دارد كه در حدود ۳۵-۴۰ هزار سال پيش شکل‌گرفته است. در مجموع از نگاه زمین‌شناسی ساختماني و با توجه به عواملي نظير نقش گسل‌ها به فرآيند‌هاي ماگماتيسم و دگرگوني و به‌ویژه نوع و خاستگاه پوسته، پهنه‌هاي ساختاري زير را می‌توان در استان آذربايجان غربي شناسايي كرد:

الف- زون ماكو- تبريز كه مناطقي چون ماكو، علي حاجي، مرند و جلفا در آن قرار مي­گيرند.

ب- گوه افيولیتي خوي- مرند كه مناطق سيه­چشمه، قره ضياءالدين، قطور و شمال كوه ميشو را شامل مي‌شود.

ج- پلاتفرم پالئوزوئیک باختر درياچه اروميه.

د- فرونشست درياچه اروميه

و- زون دگرگونه اشنويه- مهاباد كه ارتفاعات جنوب اشنويه- مهاباد تا سنندج را زير پوشش دارد.

موقعيت استان آذربايجان غربی بر روي نقشه ساختاري ايران

زمین ‌شناسی عمومی
چینه ‌شناسی

به‌طور كلي، واحدهاي رخنمون يافته در شمال ‌باختر ايران، به لحاظ چينه‌شناسي از قديم به جديد عبارتند از:

مجموعه واحدهاي دگرگون‌شده پي‌سنگي، اين مجموعه قديمي‌ترين واحد رخنمون‌يافته در اين بخش و ديگر بخش‌هاي ايران را تشكيل‌ مي‌دهد. سن اين واحدها براساس مطالعات سن‌سنجي صورت گرفته از توده‌هاي گرانيتي نفوذ نموده در آن‌ها  و تعيين سن واحدهاي دگرگون و نيز تعيين سن و فسيل‌شناسي واحدهاي رسوبي (پالئوزوئيك زيرين) كه بر روي آن­ها قرار دارند قديمي‌تر از كامبرين، و نئوپروتروزوئيك بيان شده است (شکل ۲-۲). گسترش اين واحد در ناحيه مورد مطالعه به‌دليل پوشيده شدن توسط رسوبات جوان محدود بوده و رخنمون آن­ها، محدود به بالاآمدگي‌ها و روبرداري‌ها توسط فرآيندهاي مختلف ماگمائي- دگرگوني و ساختاري همچون پهنه‌هاي برشي است. آنچه مسلم است رخنمون اين واحدهاي پي‌سنگي و رسوبگذاري واحدهاي تخريبي – رسوبي اليگوميوسن به‌صورت دگرشيب بر روي آن‌ها، خود گوياي بسياري از مسائل مرتبط با تكوين اين ناحيه و كانه‌زائي‌هاي اين زمان است.

نقشه زمين‌شناسي شمال ‌غرب ايران، بر اساس چينه‌شناسي دوران و فازهاي ماگمایي (بر گرفته از نقشه رقومي ۱:۲۵۰۰۰۰ ايران، سازمان زمين شناسي واكتشافات معدني كشور، ۱۳۸۵)

مجموعه واحدهاي پالئوزوئيك در اين ناحيه شامل مجموعه‌اي از رسوبات برقاره‌اي و تشكيل شده در شرایط نسبتاً پايدار است كه آثار آن تقريباً در تمامي زون‌هاي ساختاري ايران وجود دارد. اين واحدهاي رسوبي عمدتاً شامل ماسه‌سنگ، سيلتستون، كربنات و شيل‌ها است كه رخنمون بسيار كمي را نسبت به ديگر واحدها از خود نشان مي‌دهد. از ويژگي‌هاي عمومي رخنمون اين واحدها در اين ناحيه، حضور آن‌ها در جوار واحدهاي پي‌سنگي با مرز گسلي، بعضاً به‌صورت متقارن و يا نامتقارن است.

 مجموعه واحدهاي دوران دوم در اين ناحيه شامل توالي از واحدهاي رسوبي (عمدتاً كربناته)، آذرين (عمدتاً ولكانيسم)، واحدهاي دگرگون شده ناحيه‌اي (منسوب به پهنه سنندج- سيرجان و فرورانش نئوتتيس) و افيوليت‌ها (بقاياي اقيانوس نئوتتيس) مي‌باشند. از ويژگي‌هاي رخنمون واحدهاي اين دوران (مزوزوئيك)، در اين ناحيه، گسترش عمده آنها در منتهي‌اليه بخش باختري و خاوري با امتداد تقريباً شمالي- جنوبي است كه نشان از بالاآمدگي ناحيه‌اي پس از اين دوران (كرتاسه) دارد. لازم به ذكر است بعضاً اين واحدها به‌صورت خطي و در امتداد گسل‌هاي تراستي ناحيه‌اي رخنمون يافته‌اند كه خود شاهدي بر پيوستگي آن­ها در كل ناحيه است.

توالي سنوزوئيك در اين ناحيه (حاشيه شمالي خرد قاره ايران مركزي) عمدتاً با فعاليت آذرين همراه بوده، به‌گونه‌اي كه تمامي فعاليت ماگمائي (نفوذي و خروجي) مرتبط با تكوين نئوتتيس از كمان ماگمائي تا پس از برخورد (كمربند ماگمائي اروميه– دختر و كمربند ماگمائي البرز- آذربايجان در بخش شمالي) را در خود ثبت نموده است. اين گستردگي فعاليت‌هاي ماگمائي با توجه به برداشت‌هاي ژئوفيزيك هوائي و بالا بودن شدت مغناطيسي در اين ناحيه نيز قابل تأييد است. عمده فعاليت‌هاي رسوبي در اين دوران، همراه با فعاليت‌هاي آذرين به‌صورت آتشفشاني- رسوبي (بالاخص در زمان ائوسن) و متأثر از تغيير رژيم‌هاي تكتونيكي ناحيه‌اي (نظير بالاآمدگي، كشش و فشارش) است. اين واحدها عمدتاً شامل واحدهاي آواري و آذرآواري (كنگلومرا، ماسه‌سنگ، شيل، مارن، توف و آگلومرا)، كربنات‌ها و تبخيري‌ها است. مهمترين واقعه رسوبي در اين ناحيه مربوط به رسوبگذاري واحدهاي اليگوميوسن (معادل سازندهاي قرمز زيرين و قم) به‌صورت دگرشيب بر روي واحدهاي پي‌سنگي، در يك حوضه كم‌عمق درون‌قاره‌اي هم­زمان با بالاآمدگي است. مشابه اين رسوبات در زون ساختاري زاگرس به‌صورت آهك­هاي ميوسن وجود دارد كه بعداً شديداً چين‌خوردگي حاصل نموده‌اند.

در ادامه به شرح ویژگی­های زمین­شناسی به تفکیک پهنه­های ساختاری عمده استان پرداخته شده است:

الف) زون ماكو – تبريز

زون ماكو- تبريز  بخشي از كوهستان البرز- آذربايجان است كه در شمال گسل تبريز- ميشو- ماكو قرار دارد. در اين زون سنگ‌های پركامبرين برونزد ندارند. سنگ‌های پالئوزوئيك توالي‌هاي پلاتفرمي هستند كه نبودهاي رسوبي مكرر دارند. در پالئوزوئيك اين زون، چهار ويژگي متفاوت با نواحي مجاور وجود دارد. اول دگرگوني شدن مجموعه‌هاي رسوبي – ولكانيكي اردويسين كه نشانگر تأثیر و عملكرد كوهزايي كالدونين است. دوم حضور سنگ‌های دونين پائيني- مياني كه در ساير نواحي البرز- آذربايجان وجود ندارد. سوم جاي‌گرفتن توده‌هاي سينيتي وابسته به كوهزايي هرسي‌نين و چهارم تداوم رسوب‌گذاری از پرمين به ترياس.

در اين زون رويداد كوهزايي ترياس پسين اثر درخور توجهی داشته كه با ايجاد بالاآمدگی سيمرين و عقب‌نشینی دريا همراه بوده است و به همين دليل رديف‌هاي زغال­دار ترياس بالا- ژوارسيك در اين ناحيه وجود ندارد. سنگ‌های كرتاسه گسترش بسيار محدود دارند ولي سنگ‌های آهكي اوليگوسن- ميوسن (سازند قم) و نهشته‌هاي آواري و سرخ‌ رنگ ميوسن، با چین‌خوردگی ملايم نواحي وسيعي را می‌پوشانند.

ب) گوه افيوليتي خوي مرند

گوه افيوليتي خوي – مرند بخشي از گوشه شمال‌باختري آذربايجان‌غربي است كه بين شاخه شمالي گسل تبريز (گسل مرند- خوي- ماكو) و شاخه جنوبي گسل تبريز (مرند- شمال درياچه اروميه – سلماس) قرار دارد. در این بخش بيشتر سنگ‌ها خاستگاه اقيانوسي داشته و از نوع پريدوتيت‌هاي همگن، گدازه‌هاي بازيك و سنگ‌های رسوبي پلاژيك‌ هستند كه رديف‌هاي رسوبي آن حاوي سنگواره‌هاي گوناگون زمان كرتاسه پسین هستند. ویژگی‌های ژئوشيميايي اين مجموعه نشانگر اشتقاق‌هاي درون‌قاره‌ای است كه عموماً با افيوليت‌زائي و تشكيل پوسته‌هاي اقيانوسي همراه است.كنش‌هاي فشارشي سبب گرديده كه سنگ‌های مذكور دگرگوني پيشرفته (رخساره آمفيبوليت) داشته باشند. كروميت، و آثاري از گرافيت از جمله ذخاير معدني موجود در گوه افيولیتي خـوي- مرند می‌باشند.

ج) پلاتفرم پالئوزوئيك باختر درياچه اروميه

در باختر درياچه اروميه توالي از سنگ‌های دگرگون‌شده و نا دگرگونه وجود دارد كه تغييرات سني آن‌ها از پركامبرين تا زمان حال است. در اين نواحي پی‌سنگ پركامبرين ولكانوسديمنت­هاي دگرگونه درجه بالا است كه با توالي­هاي پلاتفرمي پالئوزوئيك پوشيده شده‌اند. خاصه‌هاي ليتولوژيك سنگ‌های پالئوزوئيك همانند البرز و ايران مركزي است به‌طوری‌که به نظر مي‌رسد نواحي مورد سخن ادامه شمال خاوري ايران مركزي باشد. در اينجا، سنگ‌های مزوزوئيك گسترش محدود دارند. سنگ‌های ترشياري عمدتاً انباشته‌هاي فليش گونه هستند كه ضخامت و گسترش زياد دارند. فرآيند‌هاي ديناميك و ماگماتيسم توأم با كاني‌سازي، در اين زون درخور توجه است.

د) فرونشست درياچه اروميه

درياچه اروميه، با وسعت بيش از ۵۰۰۰ کیلومترمربع، يك فرونشست تكتونيكي نسبتاً جوان است كه در شکل‌گیری آن گسل تبريز (در شمال) و گسل زرینه‌رود (در باختر) نقش اساسي داشته‌اند. پی‌سنگ درياچه، به سن كرتاسه، با حدود ۳۵-۴۰ متر گل و لاي كربناتي با خاستگاه شيميايي، شيميايي زيستي و رسوب­هاي درجازا پوشيده شده است.

 افزون بر آن، می‌توان از نهشته‌هاي آواري یادکرد كه همراه رودها و سیلاب‌ها، از برون‌زدهای پيراموني به درياچه حمل شده‌اند. بر اساس گزارش‌هاي موجود، درياچه اروميه بازمانده يك درياچه قديمي و بزرگ‌تر است كه قدمتي در حدود ۵۰۰ هزار سال دارد. از حدود ۳۵ تا۴۰ هزار سال قبل (پس از آخرين دوره يخچالي) درياچه اروميه به شكل كنوني درآمده كه در ابتدا پايگاه آب‌های شيرين رودخانه‌ای بوده ولي از ۸ تا ۹ هزار سال پيش به يك درياچه فوق اشباع از نمك تبدیل‌شده است.

و) زون اشنویه-مهاباد

زون اشنويه – مهاباد، در جنوب- جنوب باختر استان آذربايجان غربي قرار دارد. در اين زون سنگ‌های قديمي‌تر از اوليگوسن- ميوسن (سازند آهكي قم) دگرگون شده هستند. بيشترين درجه دگرگوني (رخساره آمفيبوليت) در سنگ‌های منسوب به پركامبرين ديده مي‌شود. نهشته‌هاي پالئوزوئيك با نبودهاي چینه‌شناسی متعدد، همراهان فراواني از سنگ‌های آتشفشانی دارند كه ممكن است در گودال‌های درون‌قاره‌ای تشکیل‌شده باشند. سنگ‌های مزوزوئيك (عمدتاً كرتاسه) فليش گونه و دگرگونه‌اند كه در گودال‌های پوياي مزوزوئيك شکل‌گرفته‌اند. سنگ‌های كرتاسه و قديمي‌تر داراي سيماي بلوک‌های سخت شده و پایدارند كه با نهشته‌هاي نزديك به افقي سازند‌هاي آهكي اوليگوسن- ميوسن پوشيده شده‌اند. تكرار تكاپوهاي ماگمايي (از پركامبرين تا كرتاسه) و پديده‌هاي دگرگوني به سن‌هاي متفاوت از ویژگی‌های اين زون است. موقعيت جغرافيايي، جايگاه زمین‌شناسی- ساختاري و همچنين خاصه‌هاي زمین‌شناسی اين زون (اشنويه- مهاباد) همانندي نزديك با زون سنندج- سيرجان دارد.

نقشه ساده ‌شده زمین ‌شناسی بر حسب جنس استان آذربایجان غربی

سهم انواع سنگ ‌های پوشاننده ‌استان آذربایجان غربی

روندهای ساختاری

از آن­جایي كه اين ناحيه به موازات بقاياي سخت پوسته اقيانوسي پالئوتتيس در درياي خزر واقع شده است، نسبت به ديگر بخش‌هاي کوهزائی در ايران از شدت به‌هم‌ريختگي، پيچيدگي و روراندگي‌هاي بيشتري برخوردار است. بررسي ساختارهاي ناحيه‌اي موجود در اين ناحيه با توجه به نقشه‌هاي زمين‌شناسي، تصاوير ماهواره‌اي، ساختارهاي ژئوفيزيكي و شواهد صحرایي حكايت از وجود ۳ روند عمده در اين ناحيه دارد.

روند شمال‌‌باختر- جنوب‌خاور در اين ناحيه غالب بوده و عمده روندهاي ناحيه‌اي را در بر مي‌گيرد. از مهم­ترين اين روندها مي‌توان به روند ماگماتيسم كمان كرتاسه- پالئوسن (پهنه سنندج- سيرجان)، ماگماتيسم كمان ائوسن، روند تراست‌هاي اصلي (كوتاه‌شدگي و ضخيم‌شدگي) و روند اصلي بالاآمدگي ناحيه‌اي اشاره نمود. از ويژگي‌هاي اين روند مي‌توان به عمود بودن آن نسبت به جهت فرورانش اشاره نمود (N40-50W)، كه در اثر حوادث بعدي، روند آن دستخوش تغيير شده است (>N50W). اين روند عمدتاً در ارتباط با فرآيند ناحيه‌اي راستابر شيب‌لغزي است، كه تكوين آن در مراحل مختلف باعث بالاآمدگي، كشش، چين‌خوردگي، روراندگي و تراستي‌شدن، پهنه‌هاي برشي و روبرداري  شده است.

روند شمال‌خاور- جنوب‌باختر كه مهمترين روند در به‌هم‌ريختگي توالي واحدها و ساختارهاي موجود از زمان تشكيل تا عهد حاضر را بعهده دارد. زمان تشكيل اين گسل‌ها را به پيش از فرورانش نسبت مي‌دهند و مهمترين آن، گسل بانه- خزر است. اين گسل، طي فرآيندهاي تكوين نئوتتيس نقش بسيار كليدي در جابه‌جائي واحدهاي اين ناحيه به‌صورت امتدادلغز، تعديل نمودن نيروها، افزايش شدت بالاآمدگي به عنوان نقطه ضعف و نازك‌شدن پوسته، روبرداري، همچنين ايجاد مجاري عبور ماگما (به‌دليل عميق بودن) به عهده داشته است. اين روند در حال حاضر به‌صورت پيوسته با سازوكارهاي اوليه قابل تشخيص نيست، ليكن آثار آن به‌صورت منطقه‌اي و محلي قابل تشخيص است.

روندهاي خاوري- باختري که نسبت به روندهاي قبلي از عموميت كمتري برخوردارند. اما اهميت آن در جوان بودن و ارتباط آن با سيستم‌هاي جوان ژئوترمال است، كه به لحاظ سني، مربوط به فازهاي پس از برخورد و كواترنري مي‌باشد.

نقشه ساختارهاي اصلي در ناحيه شمال ‌باختر ايران (برگرفته از داده‌هاي نقشه‌هاي ۱:۲۵۰۰۰۰، ژئوفيزيك هوائي (۷.۵ كيلومتر مغناطيس)، دورسنجي (تصاوير Mr Sid)، سازمان زمين‌شناسي و اكتشافات معدني كشور

1 Response

نظر دهید